شب یلدااااااااا (93)
سلام دخملی عروسک مامان چون امسال اولین سالی بود که طولانی ترین شب سال یعنی یلدا رودر کنارمون بودی دوست داشتم شبی متفاوت تراز یلدای سال های قبل داشته باشیم ،واسه همین از 2 هفته قبل از یلدا رفتم یه پارچه خوشکل خریدم که شب یلدا بابانویلمون باشی. چند روز قبل از یلدام رفتیم شیراز خونه مامان اینا تا یلدامونو اونجا بگذرونیم،شب یلدا کلی تدارک چیدیم و قرار شد که عمه ذهره اینام بیان خونه مامان اینا تا دوره هم باشیم،عصر روز یلدا با بابا مهدی و مامان بردیمت آتلیه نگاتیو و بالباس بابانویل ازت عکس گرفتیم،بس خوشکل و نازشده بودی تو این لباس کلی خانوم عکاس و بچه های آتلیه ذوقت کرد...
نویسنده :
مامان راحیل و بابا مهدی
14:39