مهر ماه و اولین روز اومدن دخملی به خونه خودمون
سلام عشق مامان به همین زودی 3 ماه از زمینی شدنت گذشت و هرروز من تجربیات بیشتری پیدا میکردم،الاااااااااهی فدات شم مامان خداروشکر خیلی دختره خوبی هستیو اصلا اذییتم نمیکنی،فقط شبها زیاد بیدار میشی واسه خوردن شیر که اونم کاملا طبیعیه. بالاخره بعداز یک سال دوری از خونه و زندگیو بابامهدی،تصمیم گرفتیم که دیگه زحمت و کم کنیم و برگردیم خونه خودمون،آخه بارداری و زایمانو بی تجربگیه من باعث شد که تا 3 ماهگی شما وروجک بمونیم خونه مامان اینا. 5 مهر بابامهدی اومد شیراز دنبالمونوبعداز کلی تشکر از بابا ومامان و دایی بابت زحمتای که تو این مدت واسمون کشیدن و حسابی شرمندمون کردن باهم 3 نفری اومدیم کنگان. اولین بار بود که مسافرت چند ساعتی رو تجربه میکر...
نویسنده :
مامان راحیل و بابا مهدی
19:23